مرور نهج البلاغه ( نامه 9 بخش 2 + حکمت 11 ) + خلاصه

 

 

نامه 9 بخش 2

 

 

هرگاه آتش جمع شعله ور مى شد و دشمنان حمله مى کردند، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اهل بیت خود را پیشاپیش لشکر قرار مى داد و بدین وسیله اصحابش را از آتش شمشیرها و نیزه ها مصون مى داشت، عبیدة بن حارث روز بدر شهید شد، و حمزه در روز احد، و جعفر در موته. کسى را هم سراغ دارم که اگر بخواهم مى توانم نامش را ببرم که دوست داشت همانند آنان شهادت نصیبش شود; ولى اجل آن گروه (عبیدة بن حارث و حمزه و جعفر) به سر رسیده بود و مرگ او به تأخیر افتاد.
شگفتا از این روزگار که مرا هم سنگ کسانى قرار مى دهد که هرگز چون من براى اسلام تلاش نکرده اند و سابقه درخشانى چون من ندارند، همان سوابقى که هیچ کس به مثل آن دسترسى پیدا نکرده است مگر اینکه کسى ادعاى فضیلتى براى آنها کند که من از آن آگاه نیستم و گمان نمى کنم خدا هم از آن آگاه باشد (زیرا اصلا چنین چیزى وجود ندارد تا خدا از آن آگاه باشد) و خدا را در هر حال شکر مى گویم.

 

 

حکمت 11

 

امام(علیه السلام) فرمود: هنگامى که بر دشمنت پیروز شدى عفو را شکرانه این پیروزى قرار ده.

 

  • جمعه ۶ تیر ۹۹

ترجمه و شرح نامه 9 نهج البلاغه؛ بخش دوم: پیشگامی خاندان پیامبر در جهاد + خلاصه

 

 

 

هرگاه آتش جمع شعله ور مى شد و دشمنان حمله مى کردند، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اهل بیت خود را پیشاپیش لشکر قرار مى داد و بدین وسیله اصحابش را از آتش شمشیرها و نیزه ها مصون مى داشت، عبیدة بن حارث روز بدر شهید شد، و حمزه در روز احد، و جعفر در موته. کسى را هم سراغ دارم که اگر بخواهم مى توانم نامش را ببرم که دوست داشت همانند آنان شهادت نصیبش شود; ولى اجل آن گروه (عبیدة بن حارث و حمزه و جعفر) به سر رسیده بود و مرگ او به تأخیر افتاد.
شگفتا از این روزگار که مرا هم سنگ کسانى قرار مى دهد که هرگز چون من براى اسلام تلاش نکرده اند و سابقه درخشانى چون من ندارند، همان سوابقى که هیچ کس به مثل آن دسترسى پیدا نکرده است مگر اینکه کسى ادعاى فضیلتى براى آنها کند که من از آن آگاه نیستم و گمان نمى کنم خدا هم از آن آگاه باشد (زیرا اصلا چنین چیزى وجود ندارد تا خدا از آن آگاه باشد) و خدا را در هر حال شکر مى گویم.

 

 

  • شنبه ۳۱ خرداد ۹۹

مرور نهج البلاغه ( خطبه1 بخش دهم + نامه 9 بخش اول ) + خلاصه

 

 

 

خطبه 1 بخش دهم

 

(این وضع همچنان ادامه داشت) تا این که خداوند سبحان محمّد رسول الله(صلى الله علیه وآله)را براى وفاى به عهد خویش و کامل کردن نبوّتش مبعوث کرد. این در حالى بود که از همه پیامبران، پیمان درباره او گرفته شده بود (که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند) و در حالى که نشانه هایش مشهود و میلادش ارزنده بود و در آن روز مردم زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار ضدّ و نقیض و راه ها و عقاید پراکنده بودند: گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه مى کردند و گروهى نام او را بر بتها مى نهادند و بعضى به غیر او اشاره و دعوت مى نمودند، امّا خداوند آنها را به وسیله آن حضرت از گمراهى رهایى بخشید و با وجود پربرکتش، آنان را از جهالت نجات داد.
 

  • پنجشنبه ۱۵ خرداد ۹۹

ترجمه و شرح نامه 9 نهج البلاغه؛ بخش اول: حمایت بنی هاشم از رسالت پیامبر + خلاصه

 

 

 

قبیله ما (قریش) خواستند پیامبرمان(صلى الله علیه وآله) را به قتل برسانند (که در رأس آنها ابوسفیان پدر معاویه بود) و ما را ریشه کن کنند، آنها انواع غم و اندوه را به جان ما ریختند و هرچه مى توانستند درباره ما بدى کردند، ما را از زندگى شیرین (خود) باز داشتند و با ترس و وحشت قرین ساختند، و ما را مجبور کردند که به کوهى سنگلاخ و صعب العبور پناه بریم و آتش جنگ را بر ضد ما برافروختند. (هنگامى که دشمنان اسلام با تمام قوا بپا خاستند) خداوند اراده نمود که به وسیله ما از شریعتش دفاع کند و با دفاع ما شر آنها را از حریم اسلام باز دارد .
(در این هنگام جمعیّت ما بنى هاشم به دو گروه تقسیم شده بودند; گروهى ایمان آورده و گروهى هنوز به صف مؤمنان نپیوسته بودند; ولى همه از اسلام دفاع مى کردند) مؤمنان ما با این کار خواستار ثواب و اجر الهى بودند و کافران ما (که هنوز اسلام را نپذیرفته بودند) به خاطر دفاع از اصل و ریشه خود و خویشاوندى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دفاع مى کردند. اما سایر افراد قریش (غیر از خاندان ما) که اسلام آوردند از این ناراحتى ها بر کنار بودند یا به این عنوان که با قبایلى پیمان ترک مخاصمه داشتند (و نمى خواستند با آنها بجنگند) و یا عشیره آنها (که ایمان نیاورده بودند) از آنها حمایت مى کردند از این رو جان آنها در امان بود.

 

 

  • دوشنبه ۱۲ خرداد ۹۹

مرور نهج البلاغه ( نامه 8 + حکمت9 ) + خلاصه

 

 

نامه 8

اما بعد (از حمد و ثناى الهى) هنگامى که نامه من به تو رسید معاویه را به حکم نهایى، دعوت کن و براى یک طرفه شدن کار، او را به یک نتیجه جزمى وادار ساز سپس او را میان جنگى آواره کننده یا تسلیمى رسواگر مخیر ساز، اگر جنگ را اختیار کرد به او اعلان جنگ کن و اگر راه صلح و سلامت را پیش گرفت از او بیعت بگیر و السلام.

 

 

حکمت 9

امام(علیه السلام) فرمود: هنگامى که دنیا به کسى روى آورد نیکى هاى دیگران را به او عاریت مى دهد و هنگامى که دنیا به کسى پشت کند نیکى هاى خودش را نیز از او مى گیرد.

 

التماس دعا

 

  • سه شنبه ۶ خرداد ۹۹

ترجمه و شرح نامه 8 نهج البلاغه: تهدید معاویه به جنگ یا بیعت + خلاصه

 

 

اما بعد (از حمد و ثناى الهى) هنگامى که نامه من به تو رسید معاویه را به حکم نهایى، دعوت کن و براى یک طرفه شدن کار، او را به یک نتیجه جزمى وادار ساز سپس او را میان جنگى آواره کننده یا تسلیمى رسواگر مخیر ساز، اگر جنگ را اختیار کرد به او اعلان جنگ کن و اگر راه صلح و سلامت را پیش گرفت از او بیعت بگیر و السلام.

 

  • چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۹

مرور نهج البلاغه ( خطبه 1 بخش هشتم + نامه 7 ) + خلاصه

 

 

خطبه 1 بخشِ هشتم

 

سپس خداوند سبحان، آدم را در خانه اى سکنى بخشید که زندگیش را در آن پر نعمت و گوارا کرده بود و جایگاه او را امن و امان ساخته بود و او را از ابلیس و عداوت و دشمنیش بر حذر داشت، ولى (سرانجام) دشمنش او را فریب داد، چرا که بر او حسادت می ورزید و از این که او در سراى پایدار و همنشین با نیکان است سخت ناراحت بود.
آدم یقین خود را به شک و تردید او فروخت و تصمیم راسخ را با گفته سُست او مبادله کرد، و به خاطر همین موضوع، شادى خود را به ترس و وحشت مبدّل ساخت و فریب شیطانى براى او پشیمانى به بار آورد، سپس خداوند سبحان دامن توبه را براى او گسترد و کلمات رحمتش را به او القا نمود و وعده بازگشت به بهشتش را به او داد و او را به سراى آزمایش (دنیا) و جایگاه توالد و تناسل فرو فرستاد.

 

 

نامه 7

 

اما بعد (از حمد و ثناى الهى) نامه اى از سوى تو به من رسید، نامه اى با اندرزهاى نامربوط و سخنان رنگارنگ که با گمراهى خویش آن را تزیین کرده و با سوء رأیت امضا نموده بودى، این نامه از کسى است که نه چشم بصیرت دارد تا هدایتش کند و نه رهبرى آگاه که ارشادش نماید (به همین دلیل) هوا و هوس او را به سوى خود دعوت نموده و او این دعوت را اجابت کرده، گمراهى، رهبر او شده و او از آن پیروى نموده، به همین دلیل بسیار هذیان مى گوید و در گمراهى سرگردان است.
بخش دیگرى از این نامه: بیعت خلافت یک بار بیشتر نبوده و نیست نه تجدید نظر در آن راه دارد نه اختیار فسخ، بنابراین آن کس که از بیعت خارج شود (بر آراى مهاجران و انصار) طعنه زده و به مخالفت برخاسته (و آن را بى اعتبار شمرده) و آن کس که درباره آن تردید به خود راه دهد منافق است.

 

 

التماس دعا

 

  • جمعه ۱۹ ارديبهشت ۹۹

ترجمه و شرح نامه 7 نهج البلاغه: پاسخ یاوه گویی‌های معاویه + خلاصه

 

 

 

اما بعد (از حمد و ثناى الهى) نامه اى از سوى تو به من رسید، نامه اى با اندرزهاى نامربوط و سخنان رنگارنگ که با گمراهى خویش آن را تزیین کرده و با سوء رأیت امضا نموده بودى، این نامه از کسى است که نه چشم بصیرت دارد تا هدایتش کند و نه رهبرى آگاه که ارشادش نماید (به همین دلیل) هوا و هوس او را به سوى خود دعوت نموده و او این دعوت را اجابت کرده، گمراهى، رهبر او شده و او از آن پیروى نموده، به همین دلیل بسیار هذیان مى گوید و در گمراهى سرگردان است.
بخش دیگرى از این نامه: بیعت خلافت یک بار بیشتر نبوده و نیست نه تجدید نظر در آن راه دارد نه اختیار فسخ، بنابراین آن کس که از بیعت خارج شود (بر آراى مهاجران و انصار) طعنه زده و به مخالفت برخاسته (و آن را بى اعتبار شمرده) و آن کس که درباره آن تردید به خود راه دهد منافق است.

  • سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۹

مرور نهج البلاغه ( نامه 6 + حکمت 7 ) + خلاصه

 

 

نامه 6

 

(بیعتى که مردم در مدینه با من کردند، براى تو که در شام بودى الزام آور است، زیرا) همان کسانى که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با همان شرایط با من بیعت نمودند، بنابراین نه حاضران اختیار فسخ یا مخالفت با آن را دارند و نه کسى که غایب بوده حق رد کردن آن را دارد. شورا تنها از آنِ مهاجران و انصار است، هرگاه همگى کسى را برگزیدند و امامش نامیدند، خداوند از او راضى و خشنود است; بنابراین اگر کسى از فرمان آنها با بدگویى یا بدعتى خارج گردد، مسلمانان او را به جاى خود باز مى گردانند، و اگر امتناع ورزد، با او پیکار مى کنند، چرا که از غیر مسیر مؤمنان تبعیت کرده و خدا او را در بیراهه رها مى سازد.
اى معاویه! به جانم سوگند اگر با نگاه عقل بنگرى نه با چشم هوا و هوس، مرا از همه مبرّاتر از خون عثمان مى یابى و خواهى دانست من به کلّى از آن برکنار بودم مگر اینکه در مقام تهمت برآیى و چنین نسبت ناروایى را به من بدهى. اگر چنین است هر تهمتى مى خواهى بزن والسلام.
 

 

حکمت 7

 

امام(علیه السلام) فرمود: صدقه (کمک به نیازمندان) داروى شفابخشى است و اعمال بندگان در این جهانِ زودگذر در برابر چشمان آنها در آن جهان (پایدار) است.

 

التماس دعا

  • چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۹

ترجمه و شرح نامه 6 نهج البلاغه: استدلال برای مشروعیت خلافت + خلاصه

 

 

 

  و من کتاب له (علیه السلام) إلى معاویة:
إِنَّهُ بَایَعَنِی الْقَوْمُ الَّذِینَ بَایَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ عَلَى مَا بَایَعُوهُمْ عَلَیْهِ، فَلَمْ یَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ یَخْتَارَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ یَرُدَّ؛ وَ إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذَلِکَ لِلَّهِ رِضًا، فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْنٍ أَوْ بِدْعَةٍ رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ، فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اتِّبَاعِهِ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَلَّاهُ اللَّهُ مَا تَوَلَّى؛ وَ لَعَمْرِی یَا مُعَاوِیَةُ لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِکَ دُونَ هَوَاکَ لَتَجِدَنِّی أَبْرَأَ النَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ، وَ لَتَعْلَمَنَّ أَنِّی کُنْتُ فِی عُزْلَةٍ عَنْهُ إِلَّا أَنْ تَتَجَنَّى، فَتَجَنَّ مَا بَدَا لَکَ، وَ السَّلَام.

 

 

(بیعتى که مردم در مدینه با من کردند، براى تو که در شام بودى الزام آور است، زیرا) همان کسانى که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با همان شرایط با من بیعت نمودند، بنابراین نه حاضران اختیار فسخ یا مخالفت با آن را دارند و نه کسى که غایب بوده حق رد کردن آن را دارد. شورا تنها از آنِ مهاجران و انصار است، هرگاه همگى کسى را برگزیدند و امامش نامیدند، خداوند از او راضى و خشنود است; بنابراین اگر کسى از فرمان آنها با بدگویى یا بدعتى خارج گردد، مسلمانان او را به جاى خود باز مى گردانند، و اگر امتناع ورزد، با او پیکار مى کنند، چرا که از غیر مسیر مؤمنان تبعیت کرده و خدا او را در بیراهه رها مى سازد.
اى معاویه! به جانم سوگند اگر با نگاه عقل بنگرى نه با چشم هوا و هوس، مرا از همه مبرّاتر از خون عثمان مى یابى و خواهى دانست من به کلّى از آن برکنار بودم مگر اینکه در مقام تهمت برآیى و چنین نسبت ناروایى را به من بدهى. اگر چنین است هر تهمتى مى خواهى بزن والسلام.

 

 

  • پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۹۹
Designed By Erfan Powered by Bayan