نامه 8
حکمت 9
التماس دعا
نامه 8
حکمت 9
التماس دعا
خلاصه نامه ۸ :
در تواریخ آمده است هنگامى که امیر مؤمنان على(علیه السلام) به جریر مأموریت داد تا نزد معاویه برود و از او بیعت بگیرد و او پیام امام(علیه السلام) را به معاویه رساند معاویه پیوسته امروز و فردا مى کرد تا جایى که اصحاب امیر مؤمنان او را متهم به همکارى با معاویه کردند و امام(علیه السلام) درباره او فرمود: آن قدر جریر نزد معاویه درنگ کرده است که یا گنهکار است و یا فریب خورده!
لذا امام(علیه السلام) نامه مورد بحث را براى جریر مرقوم فرمود تا بیش از این معطل نشود و یکى از دو جواب را از معاویه بگیرد، یا بیعت کند یا اعلان جنگ دهد. امام(علیه السلام) در این نامه مى فرماید:
«اما بعد (از حمد و ثناى الهى) هنگامى که نامه من به تو رسید معاویه را به حکم نهایى دعوت کن و براى یک طرفه شدن کار، او را به یک نتیجه جزمى وادار ساز. سپس او را میان جنگى آواره کننده یا تسلیمى رسواگر مخیر ساز اگر جنگ را اختیار کرد به او اعلان جنگ کن و اگر راه صلح و سلامت را پیش گرفت از او بیعت بگیر والسلام»
هنگامى که نامه امام(علیه السلام) در شام به جریر رسید آن را به دست معاویه داد و خود به پا خاست و براى مردم سخن گفت و تذکر داد که همه شما از وضع عثمان آگاهید و تمام بلاد بدون گفتگو با على بیعت کرده اند; یعنى با شخصى که اگر مسأله خلافت به اختیار خود ما گذاشته مى شد کسى جز او را نمى پذیرفتید.
خلاصه حکمت ۹ :
هنگامى که انسان هایى چه در امر حکومت و سیاست و چه در امور اجتماعى و اقتصادى و چه در علوم و دانش ها مشهور و معروف مى شدند بسیارى از کارهاى خوبى را که دیگران انجام داده بودند به آنها نسبت مى دادند.
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود مى گوید: بسیارى از اشعار خوب را دیده ایم که چون گوینده اش ناشناخته بود از او نفى مى کردند و به افراد مشهور در شعر نسبت مى دادند، بلکه کتاب هایى در فنون و علوم از اشخاص غیر مشهور وجود داشته که آن را به صاحبان نبوغ و شهرت نسبت داده اند.
چرا چنین است؟ دلیل آن چند چیز است:
نخست این که متملقان و مداحان براى نزدیک شدن به این افراد دروغ هاى زیادى به هم مى بافند و به آنها نسبت مى دهند و زبان به زبان نقل مى شود، کم کم اشخاص باور مى کنند که واقعیتى در کار است و به عکس، کسانى که نسبت به افرادى حسادت دارند و به هنگام قدرت آنها نمى توانند چیزى درباره آنها بگویند وقتى قدرتشان از دست رفت هر نسبت ناروایى را به آنان مى دهند و تمام فضایل شان را نیز زیر سؤال مى برند.
علت دیگر این است که یکى از صفاتى که در بسیارى از افراد به طور طبیعى دیده مى شود قهرمان سازى است; سعى دارند کسانى را به عنوان قهرمان در فنون و علوم و مسائل مختلف به جهان عرضه کنند و همین امر سبب مى شود که محاسن دیگران را به حساب آنان بگذارند و در مقابل، عده اى به اصطلاح حس ضعیف کشى دارند که اگر کسى در جامعه ضعیف و ناتوان شد، هر بلایى بتوانند به سرش مى آورند.
به یقین یک جمعیت مؤمن و سالم و با انصاف از این امر برکنارند. اقبال و ادبار دنیا نسبت به افراد در نظر آنها تأثیرگذار نیست همیشه حق را مى گویند و از حق طرفدارى مى کنند.
سلام مجدد برادر
بله میدونم به خاطر همین تعجب کردم
اول این که خیلی ممنون بابت زحماتتون😊🙏🙏
من خیلی دوست دارم نهج البلاغه رو بخونم ولی تا به امروز این سعادت نصیبم نشده.☹️
به نظرم ی مسلمون باید معنی قرآن
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه رو حداقل یک بار بخونه
ی جایی ازم سوال کرده بودن به نظرتون قرآن مظلوم نیست؟ بهش ظلم نشده؟
منم گفتم نه این ما هستیم که به خودمون ظلم میکنیم و هر روز معنی قرآن و نمیخونیم☹️🤦♀️
برای مثال در سوره کوثر ٨٢ تا حکمت وجود داره 😲
من واقعا ازتون ممنونم که لطف میکنید بخش هایی از نهجالبلاغه رو میزارین 🙏🙏🙏
التماس دعا
اجرتون با امیرالمؤمنین 😊
چه قدر عالی خوشا به سعادتتون
خیلی خیلی دوست دارم بخونم ولی سال دیگه کنکور دارم دوست دارم توی این یک سال فقط درس بتونم.
اگر عمری بود بعد کنکور حتما میخونم 😊
یکی از کارایی که خیلی در موردش فکر و برنامه ریزی کردم همینه چون احساس میکنم وظیفمه به عنوان یک مسلمون.
دوست دارم وقتی ی نفر حرفی میزنه که مطابق با دستورات اسلام نباشه حرفی داشته باشم با سند و مدرک که آگاه بشه
مممنونم از دعای خوبتون
محتاج دعا تونیم حاجت روا باشید انشا...
شبتون خوش