روز 276:سوره انفال:آیات 30-26

سلام

السلام علیک یا ابا عبدالله 

                  امام صادق(ع): میانه روی را خدای بزرگ دوست دارد و بر اسراف و زیاده روی خشم می ورزد بحارالانوار، ج71،ص336

                         بسم الله الرحمن الرحیم

وَاذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿٢٦﴾

و یاد کنید هنگامی را که شما در زمین گروهی اندک بودید، و ناتوان و زبون شمرده می شدید، و همواره می ترسیدید که مردم [مشرک و کافر] شما را بربایند [تا شکنجه و آزار دهند و نابود کنند] پس خدا شما را [در شهر مدینه] جای داد و با یاریش نیرومندتان ساخت، و از [نعمت های] پاکیزه اش به شما روزی بخشید تا سپاس گزاری کنید. (۲۶)

  • دوشنبه ۷ مهر ۹۹

روز 275:سوره انفال:آیات 25-21

سلام

السلام علیک یا اباعبدالله

                          امام علی(ع): آنکه به زندگی ساده ی آبرومندانه بسنده می کند آسایش را بدست می آورد.نهج البلاغه، حکمت 371

                       بسم الله الرحمن الرحیم

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾

و مانند کسانی نباشید که [از روی تظاهر] گفتند: شنیدیم در حالی که [از روی حقیقت] نمی شنوند. (۲۱)

  • يكشنبه ۶ مهر ۹۹

روز 274:سوره انفال:آیات 20-16

سلام

السلام علیک یا اباعبدالله 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

                            امام رضا (ع):هیچیک از دوستان من که عارف به حق و مقام من باشد زیارتم نکند مگر اینکه در روز قیامت شفاعتش کنم عیون الاخبار الرضا، ج2،ص258                                  

                          بسم الله الرحمن الرحیم

وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿١٦﴾

و هر کس در آن موقعیت به آنان پشت کند [و بگریزد] سزاوار خشمی از سوی خدا شود و جایگاهش دوزخ است ودوزخ بازگشت گاه بدی است مگر [اینکه گریزش برای انتخاب محلی دیگر] جهت ادامه نبرد بادشمن، یا پیوستن به گروهی [تازه نفس از مجاهدان برای حمله به دشمن] باشد. (۱۶)

  • شنبه ۵ مهر ۹۹

ترجمه و شرح خطبه 3 نهج البلاغه (شقشقیه)؛ بخش چهارم: خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام + خلاصه



ولى هنگامى که قیام، به امر خلافت کردم، جمعى پیمان خود را شکستند و گروهى (به بهانه هاى واهى سر از اطاعتم پیچیدند و از دین خدا بیرون پریدند و دسته دیگرى راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند و از اطاعت حق سربر تافتند، گویى که آنها این سخن خدا را نشنیده بودند که مى فرماید: «سراى آخرت را تنها براى کسانى قرار مى دهیم که نه خواهان برترى جویى و استکبار در روى زمینند و نه طلب فساد، و عاقبت (نیک) براى پرهیزگاران است»! آرى به خدا سوگند! آن را شنیده بودند و خوب آن را حفظ داشتند ولى زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرده و زینتش آنها را فریفته بود.
آگاه باشید! به خدایى که دانه را شکافته و انسان را آفریده، سوگند! اگر به خاطر حضور حاضران و توده هاى مشتاق بیعت کننده و اتمام حجّت بر من به خاطر وجود یار و یاور، نبود و نیز به خاطر عهد و پیمانى که خداوند از دانشمندان و علماى (هر امّت) گرفته که: «در برابر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمدیده و مظلوم سکوت نکنند!»، مهار شتر خلافت را بر پشتش مى افکندم (و رهایش مى نمودم) و آخرینش را به همان جام اوّلینش سیراب مى کردم و در آن هنگام در مى یافتید که ارزش این دنیاى شما (با همه زرق و برقش که براى آن سر و دست مى شکنید) در نظر من از آب بینى یک بز کمتر است.
بعضى گفته اند هنگامى که کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) به این جا رسید مردى از «اهل عراق» برخاست و نامه اى به دست آن حضرت داد (گفته شده که در آن نامه سؤالاتى بود که تقاضاى جواب آنها را داشت). على(علیه السلام) مشغول مطالعه آن نامه شد و هنگامى که از خواندن آن فراغت یافت «ابن عباس» عرض کرد: «اى امیرمؤمنان چه خوب بود خطبه را از آن جا که رها فرمودید ادامه مى دادید»! امام(علیه السلام) در پاسخ او فرمود: هیهات اى ابن عباس! این سوز درونى بود که زبانه کشید و سپس آرام گرفت و فرو نشست (و دیگر مایل به ادامه آن نیستم). «ابن عباس» مى گوید: به خدا سوگند من هیچ گاه بر سخنى همچون این سخن (خطبه ناتمام شقشقیّه) تأسف نخوردم که على(علیه السلام) آن را تا به آن جا که مى خواست برسد ادامه نداد. 

  • جمعه ۴ مهر ۹۹

روز 273:سوره اعراف: مروز آیات 206-191 و سوره انفال:مرور آیات 15-1

سلام

السلام علیک یا اباعبدالله

                     

                                بسم الله الرحمن الرحیم

سوره اعراف:آیات 206-191

أَیُشْرِکُونَ مَا لَا یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ ﴿١٩١﴾

آیا موجوداتی را شریک او قرار می دهند که قدرت ندارند کمترین چیزی را بیافرینند و خودشان آفریده می شوند؟! (۱۹۱)

  • جمعه ۴ مهر ۹۹

روز 272:سوره انفال:آیات 15-11

سلام

السلام علیک یا اباعبدالله

                         امام علی(ع) برای تمام  نعمتها کلید و قفلی مقرر شده است  پس کلید آن صبر و قفل آن تنبلی است

                                        بسم الله الرحمن الرحیم

إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ ﴿١١﴾

و [یاد کنید] هنگامی را که به سبب امنیت و آرامشی که ازسوی خدا یافتید، خواب سبکی را به همه شما مسلط کرد و برایتان آبی از آسمان نازل کرد تا شما را به وسیله آن [از آلودگی ها] پاک کند، و وسوسه شیطان را [که از بدترین کثافات است] از شما برطرف نماید، و دل هایتان را استحکام دهد، و گام هایتان را به آن استوار و پا برجا کند. (۱۱)

  • پنجشنبه ۳ مهر ۹۹

روز 271:سوره انفال:آیات 10-6

سلام

السلام علیک یا اباعبدالله

                        

                                      بسم الله الرحمن الرحیم

یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿٦﴾

پس از آنکه حق [بودنِ انگیزه های رفتنت به جنگ بدر] روشن شد با تو در این حقّ [روشن و آشکار] مجادله و ستیزه می کنند [تا رأی خود را در ترک جنگ به عنوان اینکه جنگی نابرابر است، تحمیل کنند؛ چنان از شرکت در جنگ ترسیده بودند] که گویا به سوی مرگ رانده می شوند و آن را با چشم خود می بینند!! (۶)

  • چهارشنبه ۲ مهر ۹۹

ترجمه و شرح خطبه 3 نهج البلاغه (شقشقیه)؛ بخش سوم: خلافت عثمان+ خلاصه



تا او (عمر) نیز به جهان دیگر شتافت و امر خلافت را در میان جماعتى قرار داد که مرا هم یکى از آن قبیل مى پنداشت. بار خدایا، در این شورا از تو مدد مى جویم. چه سان در منزلت و مرتبت من نسبت به خلیفه نخستین تردید روا داشتند، که اینک با چنین مردمى همسنگ و همطرازم شمارند. 
هرگاه چون پرندگان روى در نشیب مى نهادند یا بال زده فرا مى پریدند، من راه مخالفت نمى پیمودم و با آنان همراهى مى نمودم. پس، یکى از ایشان کینه دیرینه اى را که با من داشت فرایاد آورد و آن دیگر نیز از من روى بتافت که به داماد خود گرایش یافت. و کارهاى دیگر کردند که من از گفتنشان کراهت دارم. 
آن گاه «سومى» برخاست، در حالى که از پرخوارگى باد به پهلوها افکنده بود و چونان ستورى که همّى جز خوردن در اصطبل نداشت. خویشاوندان پدریش با او همدست شدند و مال خدا را چنان با شوق و میل فراوان خوردند که اشتران، گیاه بهارى را. تا سرانجام، آنچه را تابیده بود باز شد و کردارش قتلش را در پى داشت. و شکمبارگیش به سر در آوردش.


  • سه شنبه ۱ مهر ۹۹

روز 270:سوره انفال:آیات 5-1

سلام

السلام علیک اباعبدالله

                     پیامبر(ص): عقل در دل،همانند چراغ در میان خانه است علل الشرایع،ص98

                                بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ ۖ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ ۖ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ﴿١﴾

از تو درباره انفال] یعنی غنایم جنگی و هر گونه مالی که مالک معینی ندارد [می پرسند، [که مالک آنها کیست و چگونه باید تقسیم شود؟] بگو: [مالکیّتِ حقیقیِ] انفال ویژه خدا وپیامبر است، پس اگر مؤمن هستید [نسبت به انفال] از خدا پروا کنید و [اختلاف و نزاع] بین خود را اصلاح نمایید، و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید. (۱)

  • سه شنبه ۱ مهر ۹۹
Designed By Erfan Powered by Bayan