مرور خطبه 2 نهج البلاغه

 

بخش اول

حمد و ستایش مى کنم او را براى جلب اتمام نعمتش و اظهار تسلیم در برابر عزّتش و تقاضاى حفظ و نگهدارى از معصیتش، چرا که آن کس را که او هدایت فرماید هیچ گاه گمراه نمى شود و آن کس را که او دشمن دارد هرگز رهایى نمى یابد، زیرا ستایش او در ترازوى سنجش، از همه چیز سنگینتر است و براى ذخیره کردن، از هر گنجى برتر.
و گواهى مى دهم که جز خداوند معبودى نیست; یگانه و بى شریک است، همان گواهیى که خلوص آن آزموده شده و عصاره و جوهره آن را در عمق عقیده خود جاى داده ام، شهادتى که تا خدا ما را زنده دارد به آن پایبندیم و آن را براى صحنه هاى هولناکى که در پیش داریم ذخیره کرده ایم زیرا این (شهادت به توحید) پایه اصلى ایمان و ریشه و قوام آن و سرآغاز همه نیکیها و سبب جلب خشنودى خداوند و موجب طرد و دورى شیطان است.

 

 

بخش دوم

و گواهى مى دهم که محمّد(صلى الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست; او را با دین و آیین آشکار، و نشانه روشن، و کتاب نوشته شده، و نور درخشان و روشنایى تابنده، و امر و فرمان قاطع و بى پرده، فرستاد تا شبهات را از میان بردارد و با دلایل و منطق روشن استدلال کند و به وسیله آیات الهى مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از کیفرهایى که به دنبال مخالفت، دامنگیرشان مى شود بترساند.

 

 

بخش سوم

(خداوند پیامبرش را در زمانى فرستاد که) مردم در فتنه ها گرفتار بودند; فتنه هایى که رشته دین در آن گسسته و ستونهاى ایمان و یقین متزلزل شده بود. اصول اساسى فطرت و ارزشها دگرگون گشته و امور مردم پراکنده و متشتّت، راه هاى فرار از فتنه ها بسته و پناهگاه و مرجع، ناپیدا بود. (در چنین محیطى) هدایت، فراموش شده و گمراهى و نابینایى، همه را فرا گرفته بود.
(در چنین شرایطى) خداوند رحمان معصیت مى شد و شیطان یارى مى گردید و ایمان، بدون یار و یاور مانده بود. ارکان ایمان فرو ریخته و نشانه هاى آن ناشناخته مانده و طرق آن ویران و شاهراه هایش ناپیدا بود. مردم پیروى شیطان مى کردند و در مسیر خواسته هاى او گام برمى داشتند. در آبشخور شیطان وارد شده و به وسیله آنها (مردمى که در دام شیطان گرفتار بودند) نشانه هاى او آشکار و پرچم وى به اهتزاز درآمده بود.
این در حالى بود که مردم در فتنه هایى گرفتار بودند که با پاى خویش آنان را لگدمال نموده و با سُم خود، آنها را له نموده بود (و همچنان این هیولاى فتنه) بر روى پاى خود ایستاده بود. به همین دلیل آنها در میان فتنه ها گم گشته و سرگردان و جاهل و فریب خورده بودند (و اینها همه در حالى بود که مردم آن زمان) در کنار بهترین خانه (خانه خدا) زندگى داشتند (ولى) با همسایگانى که بدترین همسایگان بودند; خوابشان بى خوابى و سرمه چشمهایشان اشکها بود. در سرزمینى که دانشمندش به حکم اجبار، لب فرو بسته و جاهلش گرامى بود.

 

 

 

بخش چهارم

آنها محل اسرار خدایند و پناهگاه فرمان او و ظرف علم او و مرجع احکامش و جایگاه حفظ کتابهاى (آسمانى) او هستند و کوه هاى استوار دینند. به وسیله آنان قامت دین را راست نمود و لرزش و تزلزل و وحشت آن را از میان برد.
آنها بذر فجور را افشاندند و با آب غرور و نیرنگ، آن را آبیارى کردند و سرانجام، بدبختى و هلاکت را درو نمودند. هیچ کس از این امّت را با آل محمّد(صلى الله علیه وآله) نمى توان مقایسه کرد و آنها که از نعمت آل محمد(صلى الله علیه وآله) بهره گرفتند با آنان برابر نخواهند بود; چرا که آنها اساس دین و ستون استوار بناى یقینند. غلوّ کننده، به سوى آنان باز مى گردد و عقب مانده به آنان ملحق مى شود و ویژگیهاى ولایت و حکومت، از آن آنهاست و وصیّت و وراثت (پیامبر) تنها در آنهاست; ولى هم اکنون که حق به اهلش بازگشته و به جایگاه اصلى اش منتقل شده (چرا کوتاهى و سستى مى کنند و قدر این نعمت عظیم را نمى شناسند؟).

 

التماس دعا

  • سه شنبه ۲۸ مرداد ۹۹
دختر بهاری

سلام داداش

 

نحوه ی مرور هارو تغییر دادید؟

این جوری خیلی خوبه🙏

 

ان شاءالله بتونم تا اینجا رو که جا موندم کم کم بخونم.

 

عاقبت بخیر باشید.

 

سلام آبجی
عذرخواهی میکنم بابت تاخیر در پاسخ
آره، یکم تغییر ایجاد کردم 
مثلاً بخشای مختلفِ یک خطبه رو پشت هم میخونیم تا تموم شه، بعدم همشو با هم مرور میکنیم
اگه جوری دیگه نظرتون بود بفرمائید

سلامت باشید
و همچنین
دختر بهاری

سلام خواهش می کنم

خیلی بهتره ،این طوری بین بخش های یه خطبه ارتباط برقرار میشه

وبلاگ خودتونه بزرگوارید.

ممنون

سلامت باشید
ممنون از آبجی دانشجو
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan