ارزش وقت از دیدگاه قرآن
خداوند در سوره «عصر» پس از سوگند بر وقت و زمان، از زیانکار بودن انسان که در طبیعت زندگی تدریجی نهفته است، سخن به میان آورده؛ زیرا با مدیریت نکردن بزرگترین سرمایه خود، یعنی عمر و زندگی در دنیا، آن را به بیهودگی هدر داده است. تنها یک گروه از این اصل کلی استثنا میشوند: کسانی که چهار برنامه ایمان، عمل صالح، سفارش یکدیگر به حق و سفارش یکدیگر به صبر را در زندگی خود اجرایی میکنند.
مدیریت زمان و چگونگی انجام آن
زمان را میتوان کنترل کرد؛ زیرا هر ساعت، یک ظرف زمانی است که باید بر حسب اولویت آن را پر نمود. مدیریت زمان، یعنی استفاده بهینه و مفید از زمان، طبق برنامه درست عمل کردن و پرهیز نمودن از کارها و رفتارهای واکنشی، پراکنده و ناسنجیده.
هر فرد باید با برنامهریزی صحیح، کارهای مثبت خود را با تنظیم خاصی بین ساعات شبانهروز تقسیم کند و هر ساعت یا هر چند ساعت را برای انجام کاری قرار داده و به این برنامه و نظم ادامه دهد؛ چنانکه خداوند ساعات نماز و روزه را برای مسلمانان تعیین کرده و وجوب رفتار عبادی را مستلزم انجام در یک بستر زمانی خاص و مشخص دانسته است که هر فرد مسلمان باید آن را از نظر زمانی و وقتی محاسبه نموده و سر وقت آن را به انجام برساند. بنابراین آدمی نیز باید فعالیتها، خواستهها و نیازهای شخصی و خانوادگی خود را برنامهریزی کند تا بتواند با رعایت تعادل میان فعالیتهای شخصی، اجتماعی و نیازهای خود، زمان خود را مدیریت کند.
همچنانکه امام کاظم (ع) فرموده است:
اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یَکُونَ زَمَانُکُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکُمْ فِی غَیْرِ مُحَرَّم: سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم نمایید: زمانی برای مناجات با خدا و زمانی برای کسب و کار و زمانی برای معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادی که عیبهایتان را به شما گوشزد میکنند و در باطن خیرخواه شما هستند و زمانی برای بهرهمندی از لذتهای غیر حرام.
راهکارهای مدیریت زمان
الف) برنامهریزی
قرآن برای استفاده بهینه از زمان میفرماید: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ». بنابر این آیه شریفه آدمی باید برای تمامی مراحل زندگی خود برنامه مشخص و مدونی داشته باشد تا از بیکاری که مایه خستگی، کم شدن نشاط، تنبلی و فرسودگی و نیز حتی مایه فساد و تباهی و ابتلای به انواع گناهان است، نجات یابد.
یکی از کسانی که برای تمامی ساعات زندگی خود برنامه داشته است، شهید ثانی است. این عالم وارسته برنامه منظمی برای مطالعه و تحقیق، عبادت و راز و نیاز با خدا، تدریس، رسیدگی به کارهای شخصی و تأمین نیازمندیهای خانه و پاسخگویی سؤالات مذهبی و شرعی مراجعهکنندگان داشته و اوقات شبانه روز خود را به گونهای تنظیم میکرده و از آن استفاده میبرده که حتی یک لحظه از آن، بیهوده تباه نمیشده و به هدر نمیرفته است.
ب) تبعیت از برنامه
هر فردی که خواهان موفقیت است، باید برای تسلط بر لحظات خویش، ضمن داشتن برنامه برای کوچکترین واحد زمان، راهکارهای ارائه شده در برنامه را نیز به دقت اجرا کند. خداوند برای پیشرفت قوم بنیاسرائیل، ابتدا از آنها پیمان گرفت و سپس راهکار رسیدن به آن را برنامهریزی نمود و به آنان فرمود من با شما خواهم بود و شما را حمایت میکنم تا به سعادت حقیقی برسید، اما به شرط آنکه از این امور برنامهریزی شده، تبعیت کنید.
تبعیت امام خمینی (ره) از برنامههای مشخص خود، شهره عام و خاص است.
نزدیکان امام، ساعتهایشان را منطبق با کارهای امام تنظیم میکردند. مثلا وقتی ایشان را در حیاط خانه در حال قدم زدن میدیدند متوجه میشدند که ساعت چند است.
ج) اولویتبندی کارها
یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت زمان، تعیین اولویتها و پرداختن به مهمترین کاری است که از اهمیت، کیفیت و کمیت بیشتری برخوردار است. اهمیت این مسئله تا آنجاست که قرآن میفرماید: «أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لاَ یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ». قرآن ایمان به خدا و آخرت و جهاد در راه خدا را مهمتر از آب رساندن به حجاج دانسته است؛ یعنی با اولویتبندی کارها، زمان را به درستی مدیریت نمود و ابتدا کارهایی را انجام داد که اهمیت بیشتری دارند. اگر انسان به کاری بپردازد که در اولویت نیست، در حقیقت زمان در اختیارش را ضایع کرده است.
د) انجام به موقع کارها
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در مدیریت زمان، به موقع انجام دادن کارها و پرهیز از شتابزدگی و نیز سستی در انجام آنهاست. آیاتی که درباره قوانین الهی نازل شده، برای هر یک از اعمال عبادی زمان خاصی را مشخص کرده است، مانند زمان مشخص روزه گرفتن و زمان دقیق افطار و سحر، زمان دقیق ادای نمازهای واجب و ...، تا آن عمل در همان زمان انجام شود و بدین وسیله به پیروان خود دستور داده است که از زمان خود به صورت بهینه استفاده کرده و برنامه مدون و مشخصی را برای زندگی خود داشته باشند. انجام دادن کار پیش از زمان مناسب برای انجام آن و نیز سستی و کوتاهی در انجام کار در زمان مشخص شده، سبب به وجود آمدن مشکلات و خسارات بسیاری میشود. امام علی (ع) نیز به مالک اشتر دستور میدهد برای رسیدن به نتیجه مطلوب، هر کاری را در زمان خودش انجام دهد و در انجام کارها، سستی نکند.
زمانشناسی و انجام دادن کار در زمان مناسب، انسان را زودتر به سرمنزل مقصود میرساند؛ زیرا فرصتها به سرعت از دست میروند و بازگشت به فرصتها و امکان عمل مجدد، تقریباً غیرممکن است. از همین روست که امام حسین (ع) فرموده است: «نَافِسُوا فِی الْمَکَارِمِ وَ سَارِعُوا فِی الْمَغَانِم». از این سخن امام (ع) به دست میآید که در بهرهبرداری از فرصتهای خوب باید شتاب کرد و برای رسیدن به اهداف عالیه بر یکدیگر سبقت گرفت».
هـ) تداوم کار
یکی از ویژگیهای فاخر کارآفرینان، استواری، استحکام، تداوم و شکستناپذیری است. اهمیت این مسئله تا آنجاست که خداوند درباره استواری و استقامت در انجام کار خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: «فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ». مهمتر از خود عمل، تداوم بخشیدن به آن است؛ زیرا ادامه و استمرار آن از آنجا که با موانع، سختیها، کارشکنیها، یأس آفرینیها و وسوسههای شیطانی همراه است، اهمیّت بیشتری دارد. خداوند نیز فرموده است: «قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ». مداومت بر اعمال شایسته در دنیا، دارای ارج و پاداشی چشمگیر در پیشگاه الهی است. نماز اول وقت ظهر عاشورای امام حسین (ع) در آن شرایط سخت و نفسگیر، ضمن بیان اهمیت اقامه نماز اول وقت حتی در شرایط سخت میدان کارزار، بیانگر اهمیت و ارزش تداوم عمل صالح در نگاه آن امام میباشد.
پشتکار مثالزدنی علامه طباطبایی(ره) در انجام برنامه مشخص شدهای که برای خود چیده بودند، سبب تألیف یکی از بزرگترین تفاسیر قرآن با نام «المیزان فی تفسیر القرآن» شد. شکیبایی، تداوم در انجام کار و نظم علامه تا آنجا بود که میز کارش تا زمان رحلت برپا و همه چیز آماده ادامه مطالعه و بحث و نگارش بود.
گوشهای از تألیفات و آثاری که بر جای گذاشته شده:
•ابن جوزی- رحمه الله-: با این دستان خودم، ۲۵۰۰ جلد کتاب نوشتهام که ۲۵۰ جلدِ آن از تألیفات خودم بودهاند.
•طبری- رحمه الله- (صاحب تاریخ و تفسیر) روزانه ۴۰ صفحه کتاب نوشته است؛ هر سال۱۴۶۰۰ صفحه.
•یحیی بن معین- رحمه الله- میگوید: با دست خودم ۶۰۰ هزار حدیث را نوشتهام.
•ابوالعباس ثعلب- رحمه الله- به کتابخانه اسحق موصلی رفت تا از آن بازدید کند که هزار جلد کتاب را فقط در رشتهی لغت در آن یافت که همه را سماع کرده بود.
•علامه ثعلبی- رحمه الله- یکی از ادیبان معروف میگوید: ۵۰ سال است که ابراهیم حربی را در تمام جلسات و کلاسهای ادبی و لغت حاضر مییابم!!
موانع مدیریت زمان
الف) استفاده نامناسب از فضای مجازی و رسانهها
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، لوازمی به زندگی انسانها اضافه شده است که زمان بسیاری از عمر آدمی را به خود مشغول میکند. بیهدفی در استفاده از رسانههای اینترنتی، قاتل مهم فرصتهاست.
ب) غفلت
یکی از عواملی که سبب درک نکردن ارزش عمر گرانبهاست، غفلت است که موجب خسران دنیا و آخرت میشود؛ زیرا غفلت ابتدا آدمی را به سوی هواپرستی و سپس مسیر انحراف از حق میکشاند و بدین سان سبب سقوط انسان میشود. هیچ انسانی دو نوبت به دنیا نمیآید تا یک بار امور جهان را آزمایش کند و دیگر بار تجربیات خود را به کار بندد. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «الْعُمُرُ أَنْفَاسٌ مُعَدَّدَة: عمر، بازدمهای شمرده شده و محدود است». هر نفسی که آدمی میکشد، در حقیقت پارهای از عمر خود را سپری کرده است.
ج) کسالت و تنبلی
سستی و تنبلی، عامل مهمی در سوءمدیریت زمان و نوعی بیماری است که لحظات عمر را تباه میکند: «آفَةُ النُّجْحِ الْکَسَل: آفت [و نابود کننده] کامیابی [و رسیدن به هدف]، سستی [و تنبلی] است». زشتی این صفت تا آنجاست که قرآن آن را از صفات منافقین دانسته است:
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَی الصَّلاَةِ قَامُوا کُسَالَی یُرَاءُونَ النَّاسَ وَ لاَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِیلاً: منافقان با خدا نیرنگ میکنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند، با کسالت برخیزند، با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.
یکی از معضلات و چالشهای امروز مردم و نسل جوان که برای آینده خود راههای نرفته زیادی را پیشرو دارند، تنبلی و سستی و بیارادگی نسبت به برنامههاست. ریشه این معضل از آنجایی آغاز میشود که اینگونه افراد معمولاً هدفمند زندگی نمیکنند و برای زندگی و وقت خود، اهداف بلندمدت و میانمدت ندارند؛ به همین دلیل دچار چنین مشکلی میشوند. علاوه بر آن افراد عادی با قرار گرفتن در شرایط سخت و دشوار دچار سستی و تنبلی میشوند و برنامههای روزانه خود را به درستی انجام نمیدهند. حال آنکه امام حسین (ع) و یارانش در شب عاشورا و در شرایط سخت و دشوار به عبادت و دعا پرداختند، همچنین حضرت زینب (س) در دوران اسارت نماز شب را ترک ننمود.
د) عجله و شتاب
اگر چه سبقت در کار خیر و سرعت داشتن در آن، از صفات پسندیده، یکی از دستورات قرآن است: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ» و کوتاهی و سستی در انجام آن، سبب تسلط شیطان بر آدمی و ترک عمل خیر میشود ؛ اما عجله و شتاب در انجام دیگر کارها بدون بررسی جوانب آن و آماده کردن زمینه و مقدمات آن، از صفات رذیله به شمار میآید
هـ) تأخیر در انجام کارها
فرصتسوزی و کار امروز را به فردا انداختن، یکی از آفتهای از دادن فرصتهاست. امام علی (ع) در نامهای به یکی از یارانش مینویسد: «باقیمانده عمرت را تدارک کن و نگو فردا و پسفردا؛ همانا پیش از تو کسانی هلاک شدند که روی آرزوها و تأخیر انداختن کارها ایستادند تا ناگهان امر خدا فرا رسید، در حالی که آنان غافل بودند».
نمونههایی از زندگی یاران رسول خدا- صلّی الله علیه وسلّم- در بهره برداری و استفاده از زمان
•عبدالله بن مسعود صحابی بزرگ- رضی الله عنه- میگوید: «هیچگاه به اندازهی روزی که بر من گذشته و با غروب خورشید از عمرم کاسته شده است ولی نتوانستهام کار مفید و عملی صالح را انجام دهم، پشیمان و دلگیر نبودهام.»
•میگویند عمربن خطاب- رضی الله عنه-، هرگاه شب فرا میرسید با شلاق به خود میزد (و خود را سرزنش و محاسبه میکرد) و به نفس خود میگفت: «هان! امروز چه عملی انجام دادهای؟.»
•یکی از پیشینیان گفته است: «کسی که یک روز از عمر خویش را سپری کند، بدون اینکه در آن حقی گذارد، یا دَینی ادا کند و یا عظمتی بنا نهاده باشد، یا ستایش و تحسینی کسب کرده و یا خیر و نیکیای نهاده یا دانشی اندوخته باشد، مسلماً حق زمان خویش را به جا نیاورده و به خویش ستم کرده است.»
در روایت آمده است که هرگاه کسی دو روزش برابر باشند او مغبون (و ضررخورده) است و اگر امروزش بدتر از دیروزش باشد ملعون است و بهترین کس آن است که امروزش بهتر از دیروز و فردایش بهتر از امروز باشد.
«پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
کُن عَلی عُمرِکَ أَشحَّ مِنکَ عَلی دِرهَمِکَ وَ دینارِک.
بر عُمر خودت بیش از پول و نقدینهات بخیل و تنگنظر باش. (آن را بیهوده از دست مده). (سفینه، ج ٢، ص ٢٥٨)
«مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اِمضِ لِکُلِّ یَومٍ عَمَلَهُ فَاِنَّ لِکُلِّ یَومٍ مافیه.
هر روز به کارهای همان روز بپرداز. کار هر روزی اختصاص به روز خود دارد. (نهجالبلاغه، نامة ٥٣)
«امام محمدباقر(علیهالسلام)»:
بادِر باِنتِهازِ البُغیَةِ عن اِمکانِ الفُرصَةِ، ولا اِمکانَ کَالأیّامِ الخالِیَةِ مَعَ صِحَّةِ الأبدان.
وقتی فرصت به دست آمد تو بیدرنگ از آن استفاده کن. و هیچ فرصتی مانند سلامتی بدن توأم با فراغت و آسودگی خاطر نیست. (بحار، ج ٧٨، ص ١٤٤)
«امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
المَغبونُ مَن غَبَنَ عُمْرهُ ساعةً بعدَ ساعَة!
آدم مغبون و زیانکار کسی است که با غبن و فریب، دارد عمر خود را ساعت به ساعت از دست میدهد! (بحار، ج ٧٨، ص ١٥٢)
«مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
العاقلُ مَن لایُضَیِّعُ لَهُ نَفَساً فیما لاَینفَعُه.
آدم عاقل کسی است که (حتّی) یک نَفَس از عمر خود را در چیزی که برایش سودی ندارد به هَدَر نمیدهد. (شرح غرر، ج ٢، ص ١٥٥)
امام موسیبنجعفر(ع):
اِِیّاکَ وَ الْکَسَلَ وَالضَّجَرَ فَاِنّهُما یَمنعاکَ حَظکَ مِنَ الدُّنیا وَ الآخرة.
برحذر باش! و از تنپروری و بیحوصلگی بپرهیز. این دو خصلت به طور حتم تو را از بهرههای دنیا و آخرت هر دو محروم خواهد ساخت. (مواعظ صدوق، ص ١٠٨)
منابع:
https://hawzahnews.com/x9m6r
http://www.islahweb.org/content/2014/1/10717
https://hedayatgar.ir/fa/news/104